جدیدترین جک ها و شعر های زیبا

جک 18+








سه تا زن بستنی می خورن .
یکی لیس می زنه.
یکی هم گاز می زنه .
یکی هم می مکه.
کدومشون شوهر دارن ؟
نه بی ادب اونی که حلقه دستشه !!!!

--------------------------------------------

فرق فیلم سوپر با جنگی چیه ؟

.

.

.

فیلم جنگی اونا می میرن تو حال می کنی. فیلم سوپر اونا حال می کنن تو می میری .

--------------------------------------------

ترکه توماشینش بنزین سوپر می ریزه

تا یه هفته دستییه ماشینش نمی خوابه!!!

--------------------------------------------

میدونی شباهت پسر مجرد با لباس تو ماشین لباسشویی چیه؟؟؟......جفتشون تو کفن!!

--------------------------------------------

حقوق کارمندا مثل پریود خانوماست! به سه دلیل:

1)ماهی یک بار بیشتر اتفاق نمی افته . 2)دو روز بیشتر دووم نمیاره . 3)تموم که بشه ترتیبت رو

میده!

--------------------------------------------

دایناسور به دوست دخترش میگه بیا بریم سینما دوست دختره میگه نمیام میگه بریم رستوران میگه

نه میگه بریم خونه ی من میگه نه بهش میگه همین کارها رو کردی که نسلمون مونقرض شد!

--------------------------------------------

یارو توی خیابون زل زده بوده به یه دختره، یه پیرمردی بهش میگه: مگه تو خودت خواهر و مادر نداری؟ طرف میگه: چرا، ولی به این خوشگلی نیستند

--------------------------------------------

بلافاصله بعد از اینکه زن پیتر از زیر دوش حمام بیرون اومد پیتر وارد حمام شد… همون موقع زنگ در خونه به صدا در اومد… زن پیتر یه حوله دور خودش پیچید و رفت تا در رو باز کنه… همسایه شون -رابرت- پشت در ایستاده بود… تا رابرت زن پیتر رو دید گفت: همین الان ۱۰۰۰ دلار بهت میدم اگه اون حوله رو بندازی زمین!… بعد از چند لحظه تفکر ، زن پیتر حوله رو میندازه و رابرت چند ثانیه تماشا می کنه و ۱۰۰۰ دلار به زن پیتر میده و میره… زن دوباره حوله رو دور خودش پیچید و به حمام برگشت… پیتر پرسید: کی بود زنگ زد؟ زن جواب داد: رابرت همسایه مون بود… پیتر گفت: خوبه… چیزی در مورد ۱۰۰۰ دلاری که به من بدهکار بود گفت؟!

--------------------------------------------

توصیه دخترانه : اگه یه موقع مورد حمله یک پسر قرار گرفتی شلوار اونو بکش پایین دامن خودتو بده بالا ! فکر بد نکن! آخه اینجوری تو میتونی بدوی ولی اون نمیتونه

--------------------------------------------

قزوینیه 3 تا بچه آفریقایی سیاه رو می دزده می یاره خونه. می گن واسه چی اینارو می خوای ؟
می گه : اگه خدا قبول کنه واسه عاشورا تاسوعا می خوام.

--------------------------------------------

به بنیامین می گن : چطوری خودت رو ارضا می کنی ؟ میگه : چشمامو رو هم می ذارموووووووووو / تو رو به یادم می یارمووووووو.....

--------------------------------------------

پنج نوع کردن داریم : 1 فکر بد کردن 2 . بازی کردن 3. پرتاب کردن 4. شوخی کردن 5 . بسوزه دماغ اونایی که فکر بد کردن .

--------------------------------------------

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش… راهبه سوار میشه و راه میفتن… چند دقیقهء بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه… راهبه میگه: پدر روحانی ، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار… کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه… چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس میده… راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!… کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه… بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: «به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!

--------------------------------------------

طبق آمار به دست آمده، ثروتمندترین افراد جهان زنان عرب هستند چون همیشه به معامله‌های بزرگ دست می‌زنند.

--------------------------------------------

گرگه داشته شل شل راه میرفته. ازش میپرسن چی شده؟ میگه رفتم دم خونه شنگول و منگول و حبه انگور. بعد گفتم منم منم مادرتون. از بخت بد باباهه خونه بود حرف مار رو هم باور کرد!

--------------------------------------------

یه روز اقا گرگه میره دمه خونه شنگول و منگول در میزنه مامان شنگول و منگول درو باز می کنه میگه بیا تو بچه ها نیستند

--------------------------------------------

غضنفر داشته فرم پذیرش هتل رو پر میکرده، جلوی  SEX ( جنسیت ) مینویسه: YES PLEASE

--------------------------------------------

یارو زنش رو طلاق میده همه بهش میگن : بابا , طلا خانوم که زن خوبی بود چرا طلاقش دادی ؟ یارو با عصبانیت میگه غلط کرده . تازه فهمیدم که چقدر عوضی بود . دیروز بازار بودم همه میگفتن : طلا کشیده پائین

-------------------------------------------

این هم دو تا جک آموزنده همراه با نتیجه اخلاقی البته بالای + 18 سال


یه مرد 80 ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده:هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر 18 ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم. من یه نفر رو می شناسم که شکارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده. یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل. همینطور که میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شکارچی چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ کشته میشه و میفته روی زمین!
پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتما” یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!دکتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقا” منظور منم همین بود!

نتیجهء اخلاقی: هیچوقت در مورد چیزی که مطمئن نیستی نتیجهء کار خودته ادعا نداشته نباش!

-------------------------------------------

من خیلی خوشحال بودم… من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم… والدینم خیلی کمکم کردند… دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود… فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود… اون دختر باحال ، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم… یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی… سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همین الان ۵۰۰ هزار تومن به من بدی بعدش حاضرم با تو سکس داشته باشم. من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم… اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم… وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم… یهو با چهرهء نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی… ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم… ما هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم… به خانوادهء ما خوش اومدی!

نتیجهء اخلاقی: همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید

***************************************

واعظی بالای منبر می گفت: هر کسی نماز شب بخواند، خداوند در روز قیامت به او حوریه ای می دهد که پنجاه فرسخ بلندی قدش است. مردی پای منبر این حرف را شنید و گفت: من نه نماز شب می خوانم و نه چنین حوریه ای می خواهم. چون وقتی دارم در تهران این حوریه را می بوسم، مردم قزوین ترتیبش را در آنجا می دهند و من اصلا نمی فهمم.

 

هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز یه ترکه ! ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟ میگه : ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه

 

به رشتيه مي گن تاحالا زنت رو بوس كردي ؟ مي گه : اي.......دهنيه

 

ترکه ميخوره به شيشه ميگه عجب هواي سفتي

 

به تركه ميگن بچت حشيش مي‌كشه ميگه حشيش چيه؟ ميگن يه چيزيه كه آدم مي‌كشه و ميره تو فضا. شب پسرش مياد خونه و تركه بهش ميگه اصغر حشيش مي‌كشي؟ پسره ميگه نه بابا چطور مگه؟ تركه ميگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا ديدنت!

 

میدونی ترکا به ۷۵۰ گرم چی میگن......نیم کیلو و نیم

 

لره در یخچالش کنده میشه....جاش پرده میزاره.

 

يه روز آشغالی مياد دم درخونه ترکه ميگه آقا آشغال داريد؟ ترکه داد ميزنه تو خونه خانم آشگال داريم؟ زنش ميگه آره آره داريم....!!!! ترکه ميگه آره داريم، نميخايم  

 

آبادانيه مياد تهران سوار اتوبوس ميشه، بليط اتوبوسراني آبادان رو ميده دست راننده. يارو ميگه: داداش اين بليط مال اينجا نيست. آبادانيه ميگه: ولک روشو خوب توجه نکردي، نوشته آبادان و حومه    

 

 

زنی حامله از خدا پسر می خواست. از قضا دختر زائید. ناراحت شد و به خدا گفت: - چه می شد اگر چیزی لای پای این بچه می گذاشتی؟ زنی که آنجا بود، گفت: غصه نخور، پانزده سال بعد آنقدر چیز لای پای این دختر ببینی که نتوانی بشماری

 

مردی وسط میهمانی خوابش برده بود و چرت می زد. یک دفعه وسط چرت زدن با صدای بلند گوزید. چشمش را باز کرد و دید همه مهمانان دارند او را نگاه می کنند. خجالت کشید و خواست موضوع را عوض کند. گفت: من همین الآن خواب مرحوم پدرم را می دیدم که داشت با من حرف می زد. یکی از مهمانان گفت: اتفاقا ما هم صدای ایشان را شنیدیم.

 

به قزوينيه ميگن: يك خاطرة خوب تعريف كن، ميگه: بالام جان، بچه بود.. سفيد بود..! ميگن حالا يك خاطرة بد تعريف كن، ميگه: آي بالام جان، بچه بوديم... سفيد بوديم..!!

 

تبلیغ جدید زمزم:عبود کنار شط نشسته که جاسم از راه میرسد.جاسم : ها عبود پپسی میخوری؟عبود : ها جاسم.جاسم: گه میخوری.....بیا زمزم بخور

 

یه روز یه عربه توی تابستون کنار شط با آستین کوتاه راه میرفته که یه بسیجیه میاد بهش گیر میده و میگه : چرا با آستین کوتاه راه میری؟عربه بهش میگه : تو به روح اعتقاد داری؟بسیجیه میگه : خفه شو میگم چرا آستین کوتاه پوشیدی؟عربه میگه به روح اعتقاد داری؟بسیجیه میگه : آره . اما چه ربطی داره؟عربه میگه: کیرم توی روحت هوا گرمه.

 

پسره از باباش ميپرسه بابا فرق حادثه با بدبختي چيه ؟ ميگه پسرم فکر کن ما رفتيم شمال يه موج بزرگ مياد مادرتو ميبره تو دريا، به اين ميگن حادثه. حالا اگه يکي پيدا شه مادرتو نجات بده بهش ميگن بدبختي 

 

از حجله عربه صداي جيغ ميادهمه كف ميزنن داماد مياد بيرون ميگه چه خبره ؟ تازه نشونش دادم

 

آرایشگر ها قشنگ می کنن 

آشغالیا تمیز می کنن 

دکترا خوب می کنن 

آشپزا سیر می کنن 

دوست داری من تو رو چجوری بکنم؟؟

 

 

 

معلم:  5+5 چند میشه؟

شاگرد:11 

معلم: احمق اول دستت رو از تو شلوارت در بیار دوباره بشمار!!

 

 

اسامیه دیگر ک ان دوم: 

کیرانه 

گایانه 

کیرپوش 

آب کیرگیر 

کیرماسک 

کیروگام 

کس بان 

بچه دزد

 

 

 

میدونی فرق دزد با زن چیه؟ 

دزد اگه مالتو بخوره کونت می سوزه 

ولی زن اگه مالتو بخوره جگرت حال میاد!!

 

 

فرق بين استرس ، ترس ، وحشت : وقتي استرس داري که مي‌فهمي زنت حاملست وقتي مي‌ترسي که مي‌فهمي دوست دخترت حاملست وقتي وحشت مي‌کني که مي‌فهمي هردوتاشون حاملن

 

يه روز يه تركه مي افته توي چاه ميگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود.

 

رشتيه مي ره خونه مي بينه داداشش خوابيده رو زنش . ميگه : پاشو پدرسگ ، اداي منو درنيار.

 

دزده مي ره خونه رشتيه اسلحه اش رو درمياره و ميگه : يا زنتو ميدي يا ميكشمت. رشتيه هم زنشو ميده به دزده ....

بعدا ز كار دزده ميزنه زير خنده وميگه هه هه هه اين اسلحه قلابي بود. رشتيه هم ميگه هه هه هه اونم خواهرم بود.

 

 

خدا حافظي قزويني... خودم پشتت خدا پناهت

 

اگه خواستي يه دخترو با زور بكني به 4تا چيز توجه كن

1-اين كار نامرديه2-نفرين اون پشتته 3-گناه داره 4- خونه ما خاليه !!!

 

 

دوست خوب مثل سوتين ميمونه: هميشه نزديكه قلبته-بهت اعتماد به نفس ميده -از افتادنت جلو گيري ميكنه - هميشه بالا نگه ات ميداره 

 

شوهر: وقتي من تو رو عصباني ميكنم تو هيچوقت واكنش نشون نميدي. چطوري خودتو كنترل ميكني؟
زن: من سنگ توالت رو ميشورم
شوهر : خب چه ربطي داره چطوري بهت كمك كميكنه؟
زن: خب من با مسواك تو اون رو ميشورم

 

رابطه دختر ایرونی با عشق:اگه بکنیش عاشقت میشه,اگه عاشقش بشی میکندت!!!!

 

هیچوقت با دل یه دختر بازی نکن چون یه دل بیشتر نداره. سعی کن با پستون هاش بازی کنی چون دو تا داره!!!!

 

ترکه پشت کامپیوتر نشسته بود ازش می پرسن چیکار می کنی میگه دارم سی دی خام دانلود می کنم

 

ترکه باخرش ميرفته بعد فارسه مي بينه که ترکه بربري مي خوره به خرش نون فانتزي مي ده ازترکه مي پرسه چرا به خرت نون فانتزي ميدي وخودت بربري مي خوري ميگه خرهاي ما فارسن ( اينم نشونه بي طرفي ما !!!)

 

یه دکتری رفته بوده يكي از دهات و بهشون اصول بهداشت و نظافت رو یاد مي داده. اتفاقأ همون موقع يه گربه اي داشته .ک.. ونشو مي ليسيده و خودشو تميز مي كرده. جناب دکتر وسط سخنرانی ميگه: مثلأ نگاه كنيد، حتي اين گربه كه حيوونه و عقلش نمي رسه هم ، داره خودشو تميز مي كنه. يهو يكي از دهاتيها از وسط جمع بلند مي شه ميگه: آقاي دكتر، نه ، فكر كني عقلمان نمي رسه ها، زبانمان نمی رسه.

 

رشتيه ميره جهنم ميبينه قصاب محلشون تو جهنمه ميره پيششو ميگه عباس آقا اينجا چيكار ميكني عباس آقا ميگه جريان داره تو چرا اينجايي رشتيه ميگه منم جريان داره و رشتيه تعريف ميكنه كه : يه روز رفتم خونمون ديدم يه جفت كفش مردونه كنار كفشاي خانوممه رفتم تو گفتم كي اينجا بود نگفت همه چيني هارو شكستم ، گفتم كي اينجا بود ؟ نگفت تلوزيون از پنجره انداختم بيرون ، گفتم بگو كي اينجا بود ؟ نگفت اومدم كومودو از پنجره بندازم بيرون كه خودمم باهاش افتادم بيرونو مردم قصابه محكم ميزنه تو سر رشتيه كه بي پدرو مادر من تو كمد بودم

 

هر وقت احساس تنهايي كردي پاهاتو رو سينه جمع كن . بعد اونا رو رو سينه فشار بده حتما ميگوزي. بعد ميخندي و خدا رو شكر ميكني كه تنها بودي.

 

دليل راه ندادن افغانها در فوتبال: "هر جا خط كشي ميبينن شروع ميكنن به كندن

 

به تركه ميگن در و ببند هواي بيرون سرده..ميگه: مثلا اگه من در و ببندم هواي بيرون گرم ميشه؟؟

 

شرکت ملي نفت طي اعلاميه اي از هموطنان آذري زبان درخواست کرد که از پرس کردن کارت هوشمند جدا خودداري فرمايند

 

دو تا زن جوون تو حموم عمومي باهم بودن، اولي به دومي (با لهجه شيرازي) ميگه: قربونت او ليفوره بده من. يارو دومي بهش ميده. بعد چند دقيقه، دوباره اولي ميگه: قربونت او سفدآبورم بده من. دومي سفيدآب‌ رو هم بهش ميده. بعد دومي ميپرسه: ببخشيد خانم شما شيرازي نيستيد؟ اولي ميگه: اِاِاا... از لهجه شيرينم فميدي؟ يارو ميگه: نه از كون گشادت فهميدم!

 

رهبر ميره رشت همه شعار ميدن... زني كه همسر ماست هديه به رهبر ماست

 

يارو از دوست دخترش پشت تلفن مي‌پرسه: كجايي؟ دختره واسش ناز مي‌كنه و ميگه: توي دلت!

يارو ميگه: پس چرا اين همه ريدم، تو رو نديدم؟

 

آخوند چراغ رو خاموش مي كنه؟ ميگه برادرها لخت شيد سينه بزنيد. يه ربع بعد آخونده ميگه چراغها رو روشن كنيد. تركه داد ميزنه ميگه نه ، نه ، روشن نكنيد من هنوز شورتمو پام نكردم

 

 

انگشتت رو بکن تو دماغت.زود يه دماغ بيار بيرون.

کثافت هم خودتي.حالا گردش کن. نخوريش هااااااااا

اندازه ي اين دلم برات تنگ شده

 

 

 

اون چیه که آقایون در میارن خانوما میخورن؟......................فکر بد نکن، یه لقمه نون حلاله

 

 

به تركه میگن: ناف تهران کجاست؟ میگه: یه کم بالاتر از برج میلاد

 

 

توي يك امتحان دانشگاهي اين سوال اومده بوده: كوتاهترين داستان ممكن كه هر سه جنبه مذهب - سكس و معما رو شامل باشه بنويسين؟ 

 اين هم جوابش : خدايا - من حامله شدم - آخه كار كي ميتونه باشه؟

 

 

تركه شب عروسيش نميدونه به زنش چي بگه ...ميگه خانوادت ميدونن تو اينجايي؟؟

 

 

زن رشتيه به شوهرش ميگه : وقتي تو نيستي همسايمون قزوينيه مياد ترتيب منو ميده ! شوهرش ميگه : ولش کن ديوونه اس وقتي هم تو نيستي ترتيب منو ميده

 

 

به رشتيه ميگن زنتو ديدم تو ماکسيما با يک مرد غريبه که 190 تا داشتن ميرفتن!! رشتيه ميگه: آره ماکسيما 190 تا رو راحت ميره

 تركه میخواسته دور کمرشو اندازه بگیره، خط کشو میکنه تو کونش، ضرب در عدد 3.14 میکنه 

 

دو تا ترک ميرن سازمان ناسا براي باز ديد . تشنه شون مي شه اشتباهي سوخت موشک رو بجاي اب ميخورن . چند دقيقه بعد اولي با موبايل به دومي زنگ ميزنه ميگه . تو گلوت نمي سوزه و دلت درد نمي کنه و نفخ نکردي و احساس کني که ميخواي بگوزي . دومي ميگه اره همچين احساسي دارم . اولي ميگه يه وقت نگوزي ! من اينکار رو کردم الان دوبي هستم

 

يه زنبوره ميره تو دهن علي دايي وقتي مياد بيرون ميگه : ليژ  ويژ

 

رشتیه میره خونه می‌بینه یه سیاهه داره زنش رو میکنه. داد می‌زنه: دربیار!، دربیار! یارو در میاره. رشتیه میگه: اَه اَه! حالم بهم خورد، بکن تو! بکن تو!

 

رشتیه میره خونه میبینه رو قالی جای کفش هست. جای پاها رو دنبال میکنه می‌رسه به اتاق خواب، میبینه یکی سخت با زنش مشغوله. داد میزنه: مرتیکه بی ناموس! در بیار! در بیار! یارو جفت می‌کنه، میکشه بیرون. رشتیه شاکی میشه میگه: بابا اون صاحب مرده رو نگفتم که، کفشاتو گفتم


بله دوستان عزیز اینم جکهای 18+


تمامی مطالب مطعلق به وبلاگ داغترین می باشد!                     با تشکر






گزارش تخلف
بعدی